در خلال سالهای اخير، انديشمندان زيادی در باره چرايی عقب ماندگی منطقه در علم از جهات مختلف نظريه پردازی کردهاند. جهان اسلام در دورهای که اروپا در قرون وسطی دستوپا میزد، پيشتاز دستاوردهای علمی در جهان بود. اما به تدريج جايگاه توليدکنندگی علم را به نفع غرب از دست داد و نتوانست همپای تحولات جهان از جمله انقلاب صنعتی پيش رود.
آرون سيگال استاد علوم سياسی دانشگاه تگزاس به بررسی علل عقب افتادگی علمی کشورهای خاورمیانه پرداخته است . از جمله عللی که وی برمی شمرد ، وجود حکومتهای غير دموکراتيک در بسیاری کشورهای منطقه است که خود را از هر لحاظ وابسته به غرب میدانند. می توان به نقش بازدارنده غرب جلوی رشد علم در چنین کشورهایی پی برد. گفتنی است در سالهای اخير دست کم در ايران جنبشهای بلندی در راه رشد علم صورت گرفته است که ناشی از تلاشهای بیوقفه جوانان این مرز و بوم است.
با هر شاخصی که در نظر بگيريم ، درحال حاضر کشورهای منطقه برون داد علمی بسيار اندکی دارند که بيشتر آن کيفيت پايينی دارد. از نظر عددی 41 کشور عمدتا" مسلمان که روی هم رفته 20% جمعيت جهان را تشکيل می دهند ، کمتر از 5% مجموع علم را توليد می کنند. اين ، نسبت ارجاعات به مقاله در نشريات علمی بين المللی است.
سابقه تاريخی :
دوره طلايی ( سالهای 900 تا 1200 ميلادی ) - اين دوره تقريبا" اوج گيری علم مسلمانان بود که در بغداد، دمشق ، قاهره و شهرهای ديگر شکوفا بود. در رشتههايی مانند طب ، گياهشناسی ، رياضيات ، شيمی و فيزيک نور پيشرفتهای قابل توجهی کسب شد . درحالی که ميان مسلمانان و چينی ها بر سر راهبری علم رقابت وجود داشت، اروپای مسيحی بسيار عقب بود. اين دوره طلايی قطعا" رنگ و بوی اسلامی داشت ، چون در جوامع عمدتا" مسلمان رخ داد.
تجديد حيات علم - روشنگری و انقلاب فرانسه ، امکان دسترسی اروپاييان به علم مسلمانان را فراهم کرد. در دوره روشنگری ، علم از مسيحيت گسيخت و برای مسلمانان مطلوب شد. انقلاب فرانسه و به خصوص تهاجم ناپلئون به مصر درسال 1798 ، قدرت اروپا را برملتی مسلمان تحميل کرد و علم اروپا را برای آنان به همراه آورد. ظرف چند سال ، برخی زمامداران - و در راس آنان محمدعلی در مصر فن ورزان اروپايی را به خدمت گرفتند و دانشجو به اروپا فرستادند.
فناوری ريشه گرفت - فناوريهای غربی با سرعت زيادی در سالهای 1850 تا 1914 در بيشتر بخشهای خاورميانه منتشر شد. با تاييد نخبگان محلی ، مقامات استعماری اروپايی برنامه های بهداشتی را برای مهار وبا ، مالاريا و ساير بيماريهای واگير به اجرا در آوردند. گشايش کانال سوئز در سال 1869 از زمان و مسافت کشتيرانی کاست و باعث شکل گيری مناسبات تجاری جديد شد. راه آهن ،تلگراف ، کشتيها و موتورهای بخار، خودرو و تلفن اختراع شدند. بيشتر اين انتقال فناوری از طريق ارائه امتيازات انحصاری توسط دولتهای خاورميانه به شرکتهای اروپايی صورت گرفت . زمامداران مسلمانان نگرانی چندانی از توسعه ظرفيتهای بومی در کسب ، طراحی و یا نگهداری فناوری نداشتند.
سکون علم - درطول سالهای 1914 تا 1945 ، مسلمانان به آرامی کوشيدند علم بومی را در برابر گونه وارداتی آن تقويت کنند. دانشگاههای جديد با تاکید بر مهندسی و پزشکی در مصر، ترکيه ، سوريه و سودان تاسيس شد. سياستمداران ملی گرايی که پس از جنگ جهانی اول برخاستند، عمدتا" برکسب استقلال سياسی تاکید داشتند. علم و فناوری دغدغه آنان نبود. ولی در ترکيه پس از روی کار آمدن آتاتورک درسال 1922، برنامه صنعتی سازی و گسترش آموزش مهندسی به اجرا درآمد . در جاهای ديگر از قبيل ايران ، مصر، عراق و سوريه ، سياستمداران تلاشهای ناقصی برای صنعتی سازی با هدف بر طرف کردن نيار بازارهای کوچک محلی به عمل آوردند.
وضع جاری
برای نخستين بار پس از جنگ جهانی دوم ، درجهان اسلام نیاز به علم و فناوری بومی احساس شد. کسب استقلال به نوعی ملی گرايی فناوری ( نه علمی ) منجر شد . کشورها مسئوليت مديريت فناوری را به عنوان ابزار قدرت ملی به دست گرفتند و امکانات نسبتا" زيادی را مصروف فناوری کردند. ظرف اين مدت ، بيش از شصت دانشگاه و مدرسه فنی فقط در کشورهای عرب گشايش یافت ، اما هيچ کدام از آنها در طراز جهانی نبود. علم و رشته های مهندسی بيشترين امکانات و در نتيجه بهترين دانشجويان را داشتند. اين مراکز آموزش عالی ، اکنون صدها هزار دانشجو را آموزش می دهند. به علاوه ، از سالهای دهه 1950 ، چند صدهزار دانشجوی مسلمان در غرب ، اتحاد شوروی سابق و هند و جاهای ديگر در رشته های علمی و مهندسی تحصيل کرده و به کشورشان بازگشته اند. مشکل اين است که اين نتايج ، بيشتر حالت کمی دارد و نه کيفی .
يکی از شديدترين موارد فرار مغزها در سودان رخ داده است . ازسال 1960 ، حدود نيم ميليون متخصص از اين کشور راهی عمدتا" عربستان سعودی و کشورهای خليج فارس شده اند. دولت سودان که درسال 1989 به قدرت رسيد ، از اين روند نگران و کوشيده است جلوی آن را بگيرد. تنها در پاکستان و در اثر فشارهای سياسی داخلی و علما بوده است که تلاش هايی برای توليد نوع اسلامی علم صورت گرفته است. درسال 1987 ، دولت ضياءالحق آموزه های اسلامی را بر تدريس علم در تمام سطوح مدرسه تا دانشگاه اعمال کرد. دولت در موردموضوع هايی مانند دمای جهنم و ماهيت شيميايی اجنه کنفرانس بين المللی برگزار کرده و بودجه تحقيقاتی اختصاص داد. در سال 1988 و پس از معلوم شدن آثار منفی اين رويکرد ، حق آموزش علوم و تحقيقات مدرن به رسميت شناخته شد.
چرا منطقه در تولیدات علمی عقب ماند ؟
دستاورد علمی اندک بطور اخص ناشی از انباشت آثار چندين عامل است و يک عامل غالب ندارد . ده عامل اصلی از اين قرار است :
- بافت جمعيت : تعداد مهندسان و دانشمندان پژوهشگر ، بسيار کمتر ا زکشورهای ثروتمند و نيز آمريکای لاتين و جنوب و شرق آسياست. دانشجويان رشته های علمی و مهندسی بيشتر از طبقات شهری طبقه متوسط هستند. تعداد بسيار اندکی از دانشجويان فقير می توانند به تحقيقات بپردازند. مشارکت زنان در علم همچنان اندک است ، چون موانع رسمی و غيررسمی در راه پيگيری رشته های مهندسی و علمی زياد است . فقط تعداد انگشت شماری از دانشجويان مرد طبقه متوسط و شهرنشين می توانند علم را دست مايه اشتغال خود قرار دهند.
-زبان : درحالی که حدود 80 درصد مطالب علمی جهان به زبان انگليسی منتشر می شود، مطالب علمی به زبان عربی ، فارسی ، اردو و سایر زبانها کمتر از آن است که برای برآوردن نياز دانشجويان و محققان کافی باشد. در نتيجه ، کار علمی نيازمند توان خواندن ، نوشتن و درک انگليسی است و این منطقه در اين زمينه نسبت به سايرين از قبيل چينی ها ، تايلندی ها و برزيلی ها عقب هستند.
-آموزش :آموزش مؤثر علمی در سطوح ابتدايی و دبيرستان در بسياری کشورها ، فقط در تعدادی اندکی از مدارس خصوصی در شهرها ارائه می شود . بر ياد گيری حفظی ، تاکيد بيش از حد می شود و آموزش علم در بيشتر سطوح ضعيف است. دانشگاهها بر تدريس تاکيد دارند تا تحقيق ، دوره های دکتری قوی يا مراکز تحقيقاتی برجسته وجود ندارد . دانشگاههای شلوغ که با کمبود بودجه روبه رو هستند و نتوانستهاند منابع موجود خود را به تحقيقات اختصاص دهند.
- پژوهش : این منطقه کمبود دانشمند و مهندس ندارد ، اما از نظر پژوهشگران حرفه ای با کمبود شديد روبه رو است . با وجودی که برخی از اين کشورها ، محققان و طرح های تحقيقاتی معروفی دارند ، توانايی چندانی برای پرورش پژوهشگر بومی ندارند. بسياری از فارغ التحصيلان دوره های تکميلی عالی و مهندسی که در پژوهش دوره می بينند، جذب مشاغل اداری می شوند. تجهيزات ناکافی و نارسايی در دسترسی به اطلاعات ، برون داد علمی پژوهشگران را کاهش می دهد. انگيزه چندانی برای انتشار مقاله وجود ندارد . تلاش برای ايجاد ظرفيت های تحقيقاتی چه در دانشگاهها ، مؤسسات تحقيقاتی ، وزارتخانه ها ، بنيادهای غير انتفاعی و شرکت ها به ندرت موفق بوده است.
- شرکت های دولتی : با توجه به ارتباط فزاينده بين علم و فناوری ، شرکت های دولتی نقش بالقوه مهمی دارند، به خصوص در سوريه و الجزاير، اما آنها از پرداختن به پژوهش بازمانده اند. عدم پاسخگويی و ناتوانی در توزيع تحقيق حتی در داخل شرکت مشکلات هميشگی است. با توجه به بی ميلی اين شرکت ها به ايجاد ارتباط با پژوهشگران دانشگاهی يا همکاری با وزارتخانه ها ، نتيجه کار آنها صرفا" هدر روی امکانات بوده است. به غیر از کشورهايی مانند ايران و الجزاير ، شرکت های نفت اين کشورها بيشتر مديران امتيازات نفتی هستند تا گردانندگانی با توانايی های فنی .
- انجمن های تخصصی : انجمن های تخصصی فيزيکدانان ،مهندسان ، دندانپزشکان ، پزشکان و ساير تحصيل کردگان ، عموما" نشريه منتشر و گردهمايی برگزار می کنند ، اما ساختار يا منابعی برای تحقيقات ندارند. انجمن های تخصصی ميان رشته ای برای علم و مهندسی در جهان اسلام پا نگرفته است.
- منابع : کمبود مشوق ها و منابع مالی ، مانع عمده ای سر راه پژوهش در بسياری کشورها به استثناء چند کشور نفت خيز بوده است . در حالی که ژاپن ، آمريکا و آلمان و سایر کشورهای غربی 2% يا بيشتر از توليد خالص داخلی خود را در سال صرف تحقيقات می کنند ، هيچ کدام از کشورهای منطقه بيش از نيم درصد از توليد ناخالص داخلی ( بسيار کمتر ) خود را صرف تحقيقات نمی کنند. منابع مالی کمياب است و آنچه نيز وجود دارد ، بطور نظام مند توزيع نمی شود. حتی در جايی که منابع مالی موجود است ، ظرفيت های مديريت پژوهش کمياب است. چشم انداز تامين بودجه تحقيقات بطور منظم و نهادسازی مؤثر اميدوارکننده نيست .
- اقتدارگرايی : حکومت های اقتدارگرا در جهان سوم آزادی پرسشگری را سلب می کنند، انجمن های تخصصی را از کار می اندازند، دانشگاهها را ارعاب و تماس با خارج را محدود می کنند. حکومت های اقتدارگرا به علاوه به الگوی انتقال فناوری تکيه می کنند ، چون به علت بی اعتمادی به نخبگان و نهادهای علمی ، ترجيح می دهند به جای توليد فناوری آن را بخرند. اين نگاه تاثيری منفی بر توسعه ظرفيت های بومی دارد.
- همکاری منطقه ای : همکاری منطقه ای در علم و فناوری سابقه پرنوسانی در جهان اسلام دارد. چندکشور نفت خيز مانند کويت و عربستان، کمبود پژوهشگر دارند، درحالی که پاکستان و مصر پژوهشگر صادر می کنند. به علاوه، شباهت نيازها و اولويت های تحقيقاتی از قبيل انرژی خورشيدی ، بيابان زدايی و نمک زادايی علايق يکسانی را فراهم آورده است. گردهمايی هايی که در خلال دو دهه گذشته برای هماهنگ کردن پژوهش در منطقه برگزار شده است، شعار زياد و اقدام اندک در بر داشته است.
- بی کفايتی دولت : واحدهای پژوهش کاربردی در وزارتخانه های دولتی به مشاغل پردرآمد برای منصوباتی بدل شده است که علاقه يا توانايی تحقيق ندارند.
چاره
پس از پنجاه سال نهادسازی بی فرجام ، کشورهای منطقه نتوانسته است مأوايی برای علم پديد آورد. ناتوانی از ايجاد نهادهای تحقيقاتی در سطح ملی ، تلاش برای همکاری در سطح منطقه را ناکام گذاشته است. پژوهشگران مستعد هنوز برای برخورداری از تحصيلات تکمیلی پيشرفته راهی کشورهای ديگر می شوند. به رغم اين ارزيابی بدبينانه ، می توان اقداماتی برای بهبود دستاوردها در عرصه علم انجام داد. مشوق های مالی می تواند آموزش ميدانی و تحقيقات غير رسمی را به خصوص در شرکت ها گسترش دهد. انجمن های تخصصی با برخورداری از خودمختاری کافی ، می توانند نقشی مهم در بهبود آموزش علم ، ارتباطات علمی و جايگاه علم در فرهنگ مردم ايفا کنند. طرحهای کوچک می تواند بين بخش های دولتی و خصوصی دانشگاهها پيوند برقرار کند. مبناء برای ترويج همکاری منطقه ای و زيرمنطقه ای وجود دارد، چون در مورد اولويت های تحقيقاتی در بيشتر جهان توافق نظر ديده می شود، اولويت هايی همچون انرژی خورشيدی ، نمک زدايی ، کشت در زمين های باير ، آبياری و پتروشيمی . درجايی که بر سر اولويت ها توافق نظر باشد، تامين بودجه در دراز مدت امکان پذير است.